وجود دارد یک چنگال در حمام من و راه های دیگر من می دانم که پسر من خانه

الیور رسی/گتی ایماژ

اجازه بدهید شروع با گفتن دوست دارم من چهار پسر. آنها من را بسیار زیاد شادی, ساعت خنده, تقویت روح من و تعمیق درک من از عشق بی قید و شرط. اما به تازگی ؟ خوب در برخی از روزها من ترجیح می دهم گربه من.

دو میانی کودکان به خانه بازگشت و پس از اجباری, کالج, تعطیلی آورده آنها را در اینجا به پایان ترم خود را. چه جالب من فکر می کردم. فقط فکر می کنم چگونه بزرگ زمان بیشتری را با آنها خواهد بود من فکر می کردم. و در حالی که بازی های هیئت مدیره و آتش بودند فراوان در هفته اول پس از آن همه به سرعت پژمرده به آنچه که در حال حاضر تبدیل به یک کمی عجیب و غریب طنزهای تلویزیونی.

تنها بودن زن در یک خانواده از پنج مرد دارای چالش های آن تحت شرایط عادی است. بنابراین نباید تعجب آور است که قرنطینه زندگی به ارمغان آورده است به خط مقدم مشاهدات من می تواند فرار کند یا توضیح دهد.

وجود دارد یک چنگال در حمام

OK ... آنچه در تحت اللفظی جهنم ؟ چرا وجود یک چنگال در حمام ؟ تحت چه شرایطی خواهد این حس را همیشه به راه رفتن و دیدن یک چنگال دروغ گفتن در پشت ، تا آنجا که من می دانم که وجود دارد این است که تنها یک استفاده برای حمام و it ain't برای خوردن ماکارونی! آه و هیچ صفحه. فقط چنگال. استیک سیخ شاید ؟

یخ ساز است که همیشه اشتباه

وجود دارد تنها تعداد انگشت شماری از استفاده برای یخ خرد شده که شامل margaritas daiquiris و مسکو قاطر. من هم از ذهن نیست آن را در این گاه به گاه رستوران نوشابه. اما اجازه می دهد تا واقعی. ما شده ایم نیست به یک رستوران یا نوار تقریبا در هفت هفته! و در عین حال هر بار که من به پر کردن یک لیوان با نبات یخ از یخچال یخ خرد شده همیشه بیرون می آید. چرا ؟ من یک کودک تنها یکی که عاشق یخ خرد شده و به طور مداوم تعویض است آن را بر ما یخچال و فریزر. من امیدوارم که او نمی مخلوط کردن margaritas او به عنوان یک جزئی... مگر اینکه او یک نوشیدنی برای مامان.

آشپزخانه ساعت – باز 24/7

بالا بردن یک خانواده از مردان جوان من هیچ غریبه ای به مفهوم 24/7 ، با وجود این واقعیت من شام تقریبا هر شب برای پسر من آن را به نظر می رسد آنها هستند اما ته گودال از گرسنه ogres رومینگ خانه در جستجوی بعدی بدشانسی مواد غذایی را می بلعیدم. (شاید آنها باید بررسی کنید در حمام؟) اخیرا جوانترین پسر من از تبار اتاق خواب خود غار به آشپزخانه را به یک ظرف اسنک در 1:30 am. اثری از تراشه های ذرت و پنیر خرد شده آشغال مقابله و طبقه. وقتی پرسیده شد که چرا او با خوردن این اواخر من کاملا مطمئن هستم پاسخ او بود که "من گرسنه". آن را کردم.

ما تجربه یک بار تغییر

من استفاده می شود به فکر می کنم تنها زمانی تغییر ما را به تجربه در طول عمر ما می گذرد از زمان استاندارد به نور روز صرفه جویی در زمان و بازگشت. البته که فقط مسخره است. ما در BST — Boy زمان استاندارد. همه ساعت در خانه من منتقل کرده اند. صبحانه در حال حاضر در 1:00 pm ناهار در 5:00 بعد از شام حدود 8:00 بعد از ظهر و قبل از خواب 3:00 am. از این رو 1:30 am میان وعده.

ما یک نمایش تماشایی از "Mt. ظروف کثیف"

خانه ما این است که بومی بسیار محبوب باید ببینید جاذبه شناخته شده به عنوان Mt. ظروف کثیف. Mt. ظروف کثیف می بهترین تواند بین ساعت ... اوه جهنم شما می توانید آن را هر زمان از روز یا شب. اما به عنوان افسانه است آن را به عنوان به زودی به عنوان آشپزخانه تمیز است و هر ظرف با دقت شسته و قرار دادن دور چیزی مرموز رخ می دهد. به آرامی تراوش از کابینت و زیر شلواری, هر قابلمه, تابه, کتری و صفحه clutters سینک ریختن به یک فوران دلمه بلغور جو دوسر کاسه لیوان شیر curdled و چاقو آغشته به کره بادام زمینی آغشته. دیدن #3 و #4 برای کمک به توضیح آنچه که من فرض است اما تنها یک پدیده ماوراء الطبیعه.

کفش, کلاه, شورت و کفش ... اوه خدای من!

اگر من تا به حال نیاز به پیدا کردن یکی از پسران من, من فقط باید به دنبال ضرب المثلی "جاده آجر زرد." تنها کفش در اینجا یک دور انداخته تی شرت وجود دارد, بد بو, بدنسازی, حوله جلوتر. جادوگر شریر غرب شناخته شده است به نظر می رسد از زمان به زمان پرواز بر روی دسته جارو را تهدید به قطع ارتباط خود را با ارزش ترین در اختیار داشتن WiFi. خوشبختانه خوب جادوگر شرق نشان می دهد و همچنین یادآوری پسران وجود دارد هیچ جایی مانند خانه... بنابراین انتخاب کنید تا پس از یو لعنت خودشان!

آنها همیشه در وسط یک بازی'

این می تواند کاملا به معنای واقعی کلمه بود آزار دهنده ترین عبارت همیشه گفتم از پسران من' لب:

"پسران آن زمان برای صرف شام است."

"من در وسط یک بازی است."

"پسران من به کمک شما نیاز تخلیه مواد غذایی است."

"وجود داشته باشد در یک ثانیه. من در وسط یک بازی است."

"پسران شما آغاز شده به پایان رسید و یا در نگاه مشق شب خود را امروز؟"

"هنوز رتبهدهی نشده است. من در وسط یک بازی است."

وسط یک بازی?? که در آن است که جادوگر ستمکار?

آنها در حال صحبت کردن به زبان های مختلف

گوش دادن به پسر من انجام یک مکالمه است مانند تلاش برای تفسیر ، Pepega. MonkaS. Poggers. PogChamp. این lingo می آید از یک بازی ویدیویی جریان پلت فرم به نام Twitch است که حس می کند از آنجایی که آنها در آن 14 ساعت در روز است. من قرار است من را به من '80s, زبان عامیانه و به اطراف پرتاب کلماتی مانند "gnarly", "bodacious", "dweeb" و "تهوع من با یک قاشق". بچه ها من احتمالا فقط به من یک وری نگاه در حالی که غرغر, "OK, Boomer."

من نمی تواند تنها مادر وجود دارد که کودکان در حال رانندگی دیوانه در حال حاضر. اما با وجود این دیوانه وجود دارد مهربانی. در ظروف سرباز یا مسافر وجود دارد بخشش است. در این زبان وجود دارد عشق است. و دفعه بعد پسر به من گفت: "مامان ، شما می توانید به فروشگاه بروید? ما اصلا چیزی برای خوردن غذا در این خانه" آهسته بازیگوش لبخند ظاهر خواهد شد همراه با درخشش در چشم من به من پاسخ "چرا بله پسران ، اما در حال حاضر من در وسط یک بازی است."



tinyurlis.gdv.gdv.htu.nuclck.ruulvis.netshrtco.detny.im