نامه ای سرگشاده به دوستان من نمی رسیدن به

Malte مولر/گتی در زندگی قبل و قبل از همه گیر طرح میتوانست همه چیز—من تاسف داشتن هیچ زمان. من روزهای شلوغ و

توسط ETELARESANKHABAR در 28 خرداد 1399
To-The-Friends-I-Didnt-Reach-Out-To
Malte مولر/گتی

در زندگی قبل و قبل از همه گیر طرح میتوانست همه چیز—من تاسف داشتن هیچ زمان. من روزهای شلوغ و تعطیلات آخر هفته به معنای من تا به حال هیچ وقت برای تماس با یک دوست. من بیش از حد شلوغ به نشستن بر روی گوشی و سازگاری با هر کسی به جز برای چند دقیقه بین درایو از فروشگاه های مواد غذایی به مدرسه انتخاب کنید تا.

من می خواهم به خودم بگویم که من تماس بگیرید اگر من تا به حال بیشتر زمان که من می خواهم تماس بگیرید اگر من به طور مداوم در حال اجرا در اطراف.

شده است ماه از دنیا آمد به توقف screeching از روال معمول ما یکی پس از یکی دیگر از فعالیت های بعد از مدرسه و گیج کننده آخر هفته تولد و فوتبال بازی برنامه به طور ناگهانی ناپدید شد و ما مانده بودند ،

زمان به انجام همه چیز ما گفت: ما می خواهم انجام اگر ما در حال اجرا در اطراف از آفتاب تا آفتاب پایین و فراتر از آن.

و من هنوز هم نمی تماس بگیرید تا دوستان کسانی که من می خواهم معنی است تماس بگیرید. ماه در خانه و من فکر کردم من می خواهم که بهتر است در رسیدن به دوستان قدیمی. من برنامه ریزی شده بر روی آن. با تمام بحث در اطراف ظهور تلفن تماس و اجتماعی اتصال حتی در حالی که به لحاظ اجتماعی فاصله من تا به حال بهترین نیات. اما من هنوز هم نیست.

درست است من مشغول بود. حتی اگر من در خانه بود و نمی باید به راننده بچه ها من از فعالیت به فعالیت من هنوز هم مشغول است. در برخی از راه, شلوغ تر از همیشه است. من هر کار کمتر به انجام, اما من باید در این شغل از homeschool معلم و هفت شب در هفته آشپز—به دلیل آن آسان درایو را از طریق شام شب شده بود پاره پاره دور. مواد غذایی برنامه ریزی و خرید مواد غذایی در زمان راه زمان بیشتری از آنها گرفته بودم قبل از زمانی که اگر من چیزی را فراموش کرده من فقط می تواند پاپ به فروشگاه بعد. روزانه (روزانه دو...سه گانه روزانه) سطح پاک تا زمان زیادی عصری از زمان.

اما واقعیت این است که من شکست خورده است. من نوشتن به طوری که اغلب در مورد چقدر من داده شده است در دوستی, چگونه بعد از مرگ من جوان, شوهر, دوستان برگزار شد دست خود را نگه داشته و من از توفنده به من سنگ پایین است که من هرگز قادر به پرداخت تمام است که داده شد. این بود که من شانس به من بدهید. و من نمی. و من متاسفم.

و من نمی خواهم به بهانه, اما من می خواهم به توضیح چون من مدیون شما کسانی که حداقل.

  1. این بیماری همه گیر است که وزن من نمی توانستم حمل برای اولین بار در. من باور نمی کنم کسی واقعا می تواند اما در اوایل آن روز همه گیر honed غم و اندوه من به یک لبه بسیار تیز و گاهی اوقات من می توانم یک نفس کامل و بدون احساس قوس نامرئی تیغه سراسر قلب من است. غم و اندوه من خیلی سنگین و من نمی خواهم به درخواست برای کمک در حمل آن—نه دوباره. اما همچنین آن را بسیار سنگین و من تا به حال هیچ قدرت چپ به انجام هر چیز دیگری. من نمی تواند کمک به حمل ترس و نگرانی و استرس, بنابراین من نمی تماس بگیرید. و من متاسفم.
  2. روز من نیست پر از در حال اجرا در اطراف, اما آنها کامل است. تنها پدر و مادر بچه ها من از آفتاب تا آفتاب پایین بدون یک لحظه سکوت. و زمانی که آن لحظه سکوت آمد که من باید مورد استفاده قرار گیرد برای تماس با شما من نیست چون من اولین لحظه ای آرام و من خودخواهانه اولویت بندی که بیش از شما. که من متاسفم. دوستی به عنوان با ارزش به روح به عنوان آرام و من خودم را فراموش می کنند.
  3. زوم خستگی واقعی است. پس از ساعت های اجتماعی ارتباطات راه دور—برای بچه ها و برای مقاصد حرفه ای—من به سادگی نمی های زیادی داشته به سمت چپ برای هر نوع دیگر از ارتباطات حتی سرگرم کننده نوع است که می آید با یک لیوان شراب در مجازی یک ساعت یک مبارک. من پهنای باند بوده است تهی که وحشتناک است اما درست است و من متاسفم.

من می دانم که ارتباط هر دو راه می رود. من می دانم که شما ممکن است می گویند که شما نمی رسیدن یا پس هیچ عذرخواهی مورد نیاز است. اما من اصلا تقصیر شما برای رسیدن به. زیرا من می دانم که شما همه چیز شد و شما نیاز به یک لحظه سکوت و شما به زوم کردن بیش از حد.

و در واقع من نمی خواهم عذرخواهی خود را. این بار نوبت من بود به نشان می دهد و من نمی.

من حتی اگر من از شما فکر می کنید حتی اگر برخی از بعد از ظهر نشستم به خارج و تبدیل به چهره من تا به محو شدن نور خورشید و تعجب که چگونه شما انجام می دهند به عنوان فرستاده مقدار نور و عشق راه خود را به عنوان من می تواند جمع اوری در چند دقیقه آرام.

آن را به اندازه کافی آن را به سختی هر چیزی, اما گاهی اوقات تغییر شروع می شود با قصد. با تصدیق شکست و امیدوار کننده برای انجام بهتر.

بنابراین من خواهد شد.

چرا که آن را خیلی دیر است. (چرا که با وجود متحده' re-opening, این بیماری همه گیر نیست اما عمدتا به دلیل آن را نباید یک بیماری همه گیر برای رسیدن به یک دوست.)

به دلیل آن را به ارزش زمان ساخت ،

چرا که من می خواهم را فراموش کرده اید که گاهی اوقات کمک به حمل و شخص دیگری را به سنگین ترین چیزی که باعث می شود شما کمی سبک تر است. چون گاهی اوقات کمک به حمل و شخص دیگری را سنگین می سازد همه سنگین ناپدید می شوند—برای هر دو شما فقط برای مدتی—و وجود فضا برای تنفس وجود دارد که در آن تا به حال شده است قبل از.

چرا که اگر وجود دارد هر چیزی که من یاد گرفتم از دست دادن و از این روز پر از عدم قطعیت و بی ثباتی آن است که گاهی اوقات شما نمی توانید یک شانس دوم به می گویند چیزی که شما می خواهید می گویند و گاهی اوقات مردم فکر می کنم شما خواهد بود فردا وجود ندارد و من هرگز پشیمان برقراری تماس و یا ارسال متن اما یک روز من ممکن است پشیمان نیست. و این که دلیل به اندازه کافی.



tinyurlis.gdv.gdv.htu.nuclck.ruulvis.netshrtco.detny.im
آخرین مطالب