آیا این اشتباهات ساده را در بالش بادی مرتکب می شوید؟

وی همچنین «سپتت، اپوس ۲۰» خود را در سال ۱۷۹۹ بهپایان برد که یکی از آثار محبوبِ او در طول عمرش بود. بهنظر میرسد که آنتونی و بتهوون در طول ۱۸۱۲-۱۸۱۱ با هم رابطه داشتهاند. بهنظر برامس، این کانتاتها بهطور مشخصی نمایانگر سبکِ بتهوون بودند و بهعنوان یک پیامِ روشن، موسیقی او را از سنت کلاسیک متمایز میکرد. در سال ۱۷۸۰ یا ۱۷۸۱، بتهوون تحصیلات خود را با مهمترین معلم خود در بن، کریستیان گوتلوب نیفه، که در آن سال بهعنوان نوازندهٔ اُرگِ دربار معرفی شده بود، آغاز کرد. کاسپار علاوه بر مذاکره در مورد قیمتهای بالاتر برای آثاری که بتهوون اخیراً ساخته بود، فروش برخی از آهنگهای منتشر نشدهٔ قبلی وی را نیز آغاز کرد و بتهوون را (بر خلاف میلش) تشویق کرد که نسخههایی از آثار محبوب خود را برای سایر سازهای ترکیبی تنظیم کند. بتهوون طی سالهای بعدی، به احساسات گستردهٔ افکار عمومی در وین، مبنی بر اینکه او جانشین موتسارت است، با مطالعه روی کارهای آن استاد و نوشتن آثار با طعم کاملاً مشخصِ موتسارتی، به این تشویقها پاسخ مثبت داد. علاوه بر این، او در آنجا با انواع اپرا از جمله سه اپرای موتسارت که در این دوره توسط ارکستر دربار اجرا میشدند، آشنا شد. Th is art​icle has ᠎been gener᠎at ed with the he lp of G᠎SA Content᠎ G en erator Dem oversion !

حاصل این دوره، سه سونات پیانوی نخستین وی (وو ۴۷) است. او با نوآوریهایی مانند مدولاسیونهای زیاد، ناگهانی و خیلی دور از تنالیتهٔ اصلی، حذف سکوت و ایست در بین بعضی از موومانها، حرکت دَوَرانی (سیکلیک) بر روی یک تم، طولانیکردن موومانها از طریق گسترش و کدا، جایگزینی اسکرتسو به جای منوئه، گنجاندن مارش عزا و موسیقی آوازی در سمفونی، استفادهٔ متفاوت از نوانس و در نهایت ارکستراسیون نوآورانه و رنگآمیزیهای جدید ارکسترال است که میتوان بتهوون را نخستین آهنگساز رمانتیک بهشمار آورد. دوشیزهٔ جوان دوم، در انتظار جایگزینی برای نخستین عشقش بود. کار بعدی او وقتی بود که مقامات شهرداری در بن، مأمور شده بودند بهمناسبت وفات یوزف دوم در سال ۱۷۹۰ و همچنین انتخابِ لئوپولد دوم بهعنوانِ امپراتوری روم مقدس، قطعهٔ کانتات سفارش دهند. لودویگ یک پسر بهنام یوهان داشت که در همان مؤسسهٔ موسیقی بهعنوان خوانندهٔ تنور کار میکرد و برای تکمیل درآمدش، به آموزش ساز شستیدار و ویولن نیز میپرداخت. یوهان با آگاهی از موفقیتهای لئوپلد موتسارت در این زمینه به همراه پسرش ولفگانگ آمادئوس موتسارت و دخترش ماریا آنا موتسارت، کوشش کرد تا پسرش را بهعنوان یک کودک نابغه معرفی کند، چنانکه ادعا میکرد بتهوون در اولین اجرای عمومیاش در مارس ۱۷۷۸ (هنگامی که نامش روی پوسترهای این اجرا قرار گرفت)، تنها شش سال داشت. This conte nt was w​ritt᠎en  wi᠎th GSA Con te nt G᠎enerator Demover​si on᠎!

بتهوون در دسامبر ۱۷۸۶، برای اولین بار با هزینهٔ کارفرمای خود به وین سفر کرد، که ظاهراً این سفر به امید آموزش موسیقی از موتسارت بودهاست. اولین معلم موسیقی بتهوون پدرش بود. محیط خانوادگی فان برونینگ آرامبخشتر از خانهٔ خودش بود، که بهطور فزایندهای زوالِ رفتاری و اخلاقی پدرش در آن حاکم بود. در این زمان، احتمالاً به توصیهٔ نیفه بود که بتهوون اولین حقالزحمههای خود را دریافت کرد. این تمایز برای اولین بار در سال ۱۸۲۸، فقط یک سال پس از مرگ وی به کار گرفته شد، و اگرچه اغلب مورد چالش و پالایش قرار میگیرد، اما بهعنوان نقطهٔ شروع، برای درک و پیشرفت کارِ بتهوون در نظر گرفته شدهاست. در حالی که بتهوون تنها ۹ سمفونی ساختهاست، اما در تاریخ موسیقی سمفونیهای بتهوون را دارای ارزشی بیش از تمام سمفونیهای هایدن و موتسارت میدانند و از بتهوون بهعنوان «پادشاه سمفونی» و از هایدن بهعنوان «پدر سمفونی» نام میبرند. در مهٔ ۱۷۸۷، بتهوون با آگاهی از اینکه مادرش بیمار است، سریعاً به بن بازگشت، اما مادرش پس از مدت کوتاهی درگذشت،∗ و بهدنبال آن اعتیاد به الکل پدرش، عمیقتر شد؛ در نتیجه وی مسئولیت مراقبت از دو برادر کوچکتر خود را بهعهده گرفت و پنج سال دیگر در بن اقامت گزید.

وی سرانجام پس از چند ماه بیماری و بستری، در سال ۱۸۲۷ درگذشت. یوهان در سال ۱۷۶۷ با ماریا ماگدالنا کوریش ازدواج کرد. همانجا بود که وی با ادبیات آلمانی و کلاسیک آشنا شد. بتهوون یکی از این افراد بود که دو کانتات (وو ۸۷، وو ۸۸) برای امپراتور ساخت که هرگز در آن زمان اجرا نشدند و تا دههٔ ۱۸۸۰، از بین رفتند. او از سال ۱۷۹۰ تا ۱۷۹۲، تعدادی اثر (که هیچکدام در آن زمان منتشر نشده بودند) تألیف کرد که نشاندهندهٔ دامنه و بلوغِ رو به رشد بتهوون است. بعدها موسیقیشناسان، تمی شبیه به سمفونی سوم را در مجموعهای از واریاسیونهای نوشتهشده در سال ۱۷۹۱، شناسایی و مشاهده کردند. نسخهٔ دستنویس اصلیِ سمفونی ۹ بتهوون، که در کتابخانهٔ دولتیِ برلین نگهداری میشود، در سال ۲۰۰۱، در حافظهٔ جهانی یونسکو ثبت شد. کارل چرنی نوشت که در سمفونی «نفسی تازه، سرشار از جنب و جوش و نیروی جوانی دمیده شدهاست» و اینکه «همان اندازه قدرت، نوآوری و زیبایی در آن هست که در دیگر آثار این مرد اصیل وجود دارد، اگرچه او یقیناً گاهی چنان موسیقی را نوشته که کلاهگیسداران قدیمی سرِخود را (به علامت خرید بالش بادی رضایت) تکان دهند».  Th is c᠎on tent w as c​reat ed  with GSA C on​tent G​ener​ator Dem᠎ov er​si on​!