در 22 دسامبر، درست دو روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری لیبی، کمیسیون انتخابات از تعویق رای گیری خبر داد. کمیسیون عالی ملی انتخابات (HNEC) 24 ژانویه 2022 را به عنوان تاریخ جدید انتخابات پیشنهاد کرده است، پس از آن که کمیته پارلمانی مسئول نظارت بر انتخابات برگزاری آن را در 24 دسامبر "غیرممکن" دانست، همانطور که از ابتدا برنامه ریزی شده بود.
با این حال، تا کنون هیچ توافقی در مورد تاریخ جدید یا روند انتخابات و یا اینکه انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی باید در یک روز برگزار شود یا خیر، وجود ندارد. اما فقدان اجماع در مورد این مسائل لجستیکی به دور از بزرگترین مشکل است.
مسائل عمده حل نشده ای وجود دارد که در حال حاضر کشور را دو قطبی کرده است و در غیاب گفتگوی باز برای حل آنها، برگزاری انتخابات در 24 ژانویه یا تاریخ دیگری در آینده خطر فرو بردن کشور را در چرخه جدیدی از خشونت دارد.
اسرار انتخابات گذشته
برگزاری انتخابات در پسزمینه دوقطبیسازی سیاسی جدی هم اکنون برای صلح در لیبی فاجعهبار بوده است. پس از برکناری معمر قذافی، حاکم قدیمی لیبی در سال 2011، بازیگران لیبی و بازیگران خارجی به پای صندوقهای رای شتافتند تا انتقال سیاسی این کشور را تقویت کنند. اما به جای ایجاد ثبات، تحقیقات تنها تنشهای سیاسی و اجتماعی را تشدید کرده و منجر به دورههای تکراری خشونتهای مرگبار شده است.
در 7 ژوئیه 2012، لیبی اولین رای پارلمانی خود از زمان سقوط رژیم قذافی را برای انتخاب یک کنگره ملی 200 نفره برگزار کرد. اگرچه این انتخابات از سوی قدرت های بزرگ غربی و سازمان ملل به عنوان "آزاد و عادلانه" ستایش شد، اما این انتخابات ثبات را برای کشور به ارمغان نیاورد.
اختلافات اجتماعی و سیاسی اصلی مورد توجه قرار نگرفت که منجر به ناآرامی قبل و بعد از رای گیری شد. شکایات قدیمی از مناطق شرقی و جنوبی دوباره مطرح شده است زیرا ساکنان توزیع جغرافیایی نابرابر مکان ها را نشانه ای از ادامه حاشیه نشینی آنها از طرابلس در لیبی پس از قذافی می دانند.
علاوه بر این، بازیگران سیاسی محلی به دنبال تضعیف GNC بودند. قبل از رأی گیری، قوه مقننه از اختیارات کلیدی مانند تعیین کمیسیونی برای تدوین قانون اساسی و بحث در مورد مفاد آن محروم بود. بنابراین، GNC مستقر در طرابلس ضعیف متولد شد که از قدرت محدود و فقدان مشروعیت رنج می برد. کابینه ای که او انتخاب کرد نیز به همین ترتیب تضعیف شد.
این امر به بازیگران سیاسی متقلب اجازه می دهد تا از تنش های بین منطقه ای برای منافع سیاسی خود استفاده کنند. در فوریه 2014، ژنرال خلیفه حفتر، یک افسر ارشد ارتش قذافی که علیه او مخالفت کرد، عملیات کرامت خود را آغاز کرد و از مردم لیبی خواست تا علیه GNC شورش کنند. در ماه مه، نیروهای وی به ساختمان GNC در طرابلس یورش بردند و حمله ای را علیه گروه های مسلح در بنغازی آغاز کردند.
با پایان یافتن دوره او و جنگ در کشور، GNC مجبور شد انتخابات پارلمانی جدید را در ژوئن برگزار کند. در مقابل پسزمینه خشونت و مشارکت کم سابقه، مجلس نمایندگان انتخاب شد. بسیاری از اعضای GNC، عمدتاً از غرب، نتایج را به چالش کشیدند و از واگذاری قوه مقننه به بدنه جدید خودداری کردند. نیروهای وفادار به GNS مانع از شروع کار نمایندگان تازه منتخب شدند. در ماه نوامبر، دادگاه عالی لیبی حکم داد که انتخابات 25 ژوئن غیرقانونی است، اما مجلس نمایندگان که از سوی سازمان ملل به رسمیت شناخته شده است، این قطعنامه را نادیده گرفت.
بنابراین، تا پایان سال، کشور عملاً بین دو اردو تقسیم شد: کنگره ملی عمومی طرابلس، که به عنوان یک اجرایی عمل کرد و در نهایت در سال 2015 توسط دولت وفاق ملی به رسمیت شناخته شده سازمان ملل (GNA) جایگزین شد. اتاق نمایندگان که از پایتخت به شهر بندری طبرق در شرق کوچ کرده بودند.
یکی از دلایل اصلی شکست انتخابات در پیشبرد کشور، عدم توافق بین بازیگران مختلف سیاسی در لیبی و تعهد به اصول اساسی سیاسی انتقال دموکراتیک بود. قبل از این آرا، هیچ تضمینی برای اطمینان از پذیرش و انطباق همه طرف ها با نتایج نهایی ارائه نشده بود. هیچ اقدام قابل توجهی برای رسیدگی به نارضایتی های تاریخی گروه های به حاشیه رانده شده و تضمین حضور آنها در نهادهای دولتی جدید انجام نشده است. همچنین آشتی مناسبی بین جوامع و قبایلی که در خشونت های گذشته درگیر بوده اند وجود نداشته است.
فقدان این عناصر مهم فرآیند انتقال منجر به فروپاشی آن شد. به تدریج، تقسیم مشروعیت و نمایندگی دولتی، کشور را به جنگ داخلی بین اردوگاه های رقیب که توسط بازیگران منطقه ای حمایت می شدند، کشاند.
سپس جامعه بینالمللی و نیروهای غیرنظامی لیبی چندین سال طول کشید تا روند انتقال را آغاز کنند. آتش بس در سال 2020 برای پایان دادن به حمله نافرجام حفتر علیه طرابلس توافق شد. سپس مجمع گفتگوی سیاسی لیبی (LPDF) با حمایت هیئت سازمان ملل متحد در لیبی (UNSMI) و بازیگران منطقه ای و بین المللی مانند مصر، ترکیه، روسیه، فرانسه، ایالات متحده و ایتالیا - که هر کدام منافع خاص خود را در لیبی دارند - راه اندازی شد. .
در سال 2021، دولت وحدت ملی (GNU) به عنوان یک نهاد موقت برای پیشبرد روند سیاسی کشور تشکیل شد و قرار بود انتخابات ریاست جمهوری در 24 دسامبر برگزار شود. علیرغم تایید اولیه گنو، مجلس نمایندگان در نهایت در ماه سپتامبر به او رای عدم اعتماد داد.
ادامه قطبی شدن
مدتها قبل از رایگیری، واضح بود که اختلافات قدیمی همچنان در حال تشدید و تضعیف گذار هستند. موانع متعددی وجود داشت که منعکس کننده قطب بندی گسترده در لیبی بود و روند انتخابات را تضعیف کرد.
اول، قانون انتخابات، که تشریفات انتخاباتی و ساختار نهادی پس از انتخابات را مشخص می کند، توسط همه احزاب تصویب نشده است. مفاد این قانون توسط مجلس نمایندگان نوشته و تصویب شده است، که به درستی با سایر نهادهای دولتی لیبی مانند GNU، شورای ریاست جمهوری و شورای عالی دولتی (HSC) مشورت نمی کند.
این قانون همچنین به گونه ای تدوین شد که نظام سیاسی لیبی را ریاست جمهوری تعریف کرد و به ریاست جمهوری اختیارات قابل توجهی داد. همچنین مفاد قانون به مقامات فعلی اجازه می دهد در انتخابات شرکت کنند و در صورت شکست به سمت خود بازگردند.
ثانیاً، هیچ نامزدی اجماع قبل از انتخابات پیشنهاد نشده بود که بتواند لیبی تجزیه شده را متحد کند. در واقع، همه رهبران این مسابقه چهره های تفرقه افکن بودند. در میان آنها عبارتند از: عبدالحمید دبیبه، نخست وزیر گنو، که تصمیم گرفت علیرغم وعده نامزدی خود، نامزد شود. آگیلا صالح، رئیس مجلس نمایندگان و متحد نزدیک حفتر؛ خود حفتر؛ و سرانجام سیف الاسلام قذافی یکی از پسران قذافی که متهم به جنایت علیه بشریت است و تحت تعقیب دادگاه کیفری بین المللی و دادستان کل طرابلس است.
کاندیداتوری سیف الاسلام، به ویژه، خشم بسیاری را در میان لیبیایی ها برانگیخته است، آنها از اینکه انتخاباتی که برای بازگرداندن این کشور به مسیر انتقال دموکراتیک طراحی شده است، وحشت دارند که بتواند رژیم قذافی را بازگرداند. در حالی که او بحث برانگیزترین در میان این افراد مورد علاقه است، بقیه نیز کاملاً مشکل ساز هستند. واضح است که همه آنها می خواهند برای بازگرداندن یا دفاع از مواضع و امتیازات خود فرار کنند و نتوانستند تنش ها را کاهش دهند، کشور را گرد هم آورند و مورد قبول همه بازیگران منطقه ای قرار گیرند.
ثالثاً، مانند سالهای 2012 و 2014، به نظر میرسد پیش از رایگیری ریاستجمهوری بر سر «قوانین بازی» اتفاق نظر وجود نداشته باشد. بازیگران اصلی سیاسی - با حمایت گروههای مسلح مختلف - ظاهراً در مورد آنچه پس از انتخابات اتفاق میافتد، نحوه انتقال قدرت و نحوه تشخیص نتایج توسط همه با هم اختلاف دارند.
علاوه بر این، هیچ نیروی امنیتی بی طرف یا ارتش واحدی وجود ندارد که صلح رای را تضمین کند، هیچ قوه قضاییه بی طرفی برای رسیدگی به اختلافات، و هیچ رسانه مستقلی برای اطلاع رسانی درست به مردم لیبی وجود ندارد. مهمتر از همه، آشتی بین لیبیاییها وجود ندارد، زیرا نارضایتیهای قدیمی و جدید همچنان ادامه دارد و جوامع مختلف همچنان با حاشیهنشینی مواجه هستند.
راه پیش رو
سازمان ملل متحد به همراه جامعه بین المللی سعی کرده است چشم خود را بر اختلافات داخلی بین بازیگران اصلی لیبی ببندد و لیبیایی ها را مجبور به برگزاری انتخابات به هر قیمتی کرده است، همانطور که در گذشته به ضرر ملت انجام داده است.
واضح است که برگزاری انتخابات در این شرایط که کاملاً مشابه سال های 2012 و 2014 است، اگر بدتر از آن نباشد، به صلح و ثبات در لیبی منجر نخواهد شد. بنابراین، به تعویق انداختن رای گیری باید به عنوان فرصتی برای خروج کشور از لغزش به چرخه جدیدی از خشونت تلقی شود.
برای بازگرداندن لیبی به مسیر انتقال صلح آمیز، این کشور به گفتگوی ملی جدید با حمایت سازمان ملل و جامعه بین المللی نیاز دارد. باید همه ذینفعان لیبی از جمله جامعه مدنی، اقلیت های قومی (مانند آمازیغ و تبو)، مناطق حاشیه نشین (مانند فزا) و گروه های حاشیه نشین (مانند زنان و جوانان) را گرد هم آورد و به دنبال اجماع در مورد روند انتخابات باشد. قانونگذاری مناسب، انتقال قدرت و تقسیم قدرت بین نهادهای دولتی.
بازیگران اصلی سیاسی باید علناً تعهد خود را به روند انتخابات اعلام کنند، متعهد شوند به نتایج نهایی احترام بگذارند و برای تحویل قدرت آماده شوند. این گفتگو همچنین باید یک نقشه راه برای پرداختن به سایر مسائل حیاتی دوره گذار، مانند قانون اساسی جدید، اتحاد نهادهای دولتی - به ویژه ارتش - اصلاحات بخش امنیتی و آشتی بین لیبیایی ها ترسیم کند.
یک دهه پس از سقوط رژیم قذافی، زمان آن فرا رسیده است که لیبی و شرکای بین المللی آن از اشتباهات گذشته درس بگیرند. عجله لیبیایی ها برای برگزاری انتخابات جدید در میان دو قطبی شدن جدی و نارضایتی در حال جوشش منجر به بی ثباتی و خشونت بیشتر خواهد شد. لیبی این پتانسیل را دارد که از وضعیت ناموفق خود خارج شود، اما برای انجام این کار، به حمایت جامعه بین المللی برای انجام گفت و گوی ملی و حرکت به سمت صلح و آشتی نیاز دارد.
نظرات بیان شده در این مقاله متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده موضع تحریریه الجزیره نیست.
[ad_2]
مقالات مشابه
- آیا اروپا می تواند استراتژی دفاعی خود را داشته باشد؟ | اتحادیه اروپا
- بازی: سازنده Grand Theft Auto سازنده FarmVille را خریداری کرد اخبار سرگرمی
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- کربنات پتاسیم به عنوان ماده اصلی در تولید برخی محصولات صنعتی
- عکس: سیل شدید در باهیا، برزیل به عنوان یک "بمب" گالری اخبار
- 5 درخشان جدید با کیفیت بالا-طلا و جواهر ساعت منتشر شده در سال 2020
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- بهترین دو دیگ برای پخت و پز به آرامی خود را ظریف ترین غذاهای
- نصب مخزن ۳۰ تنی اکسیژن مایع در بیمارستان روحانی بابل
- کشورهای ثروتمند باید جلوی لغو واکسن کووید را بگیرند نظرات