چرا من هنوز هم خواندن با صدای بلند به من

مامان ترسناک و JGI/جیمی کوره/گتی این یک نمونه دوشنبه شب. ساعت اعتصاب هشت. من و همسرم احضار ما تخم ریزی و ه

توسط ETELARESANKHABAR در 24 اردیبهشت 1399
read-to-teens
مامان ترسناک و JGI/جیمی کوره/گتی

این یک نمونه دوشنبه شب. ساعت اعتصاب هشت. من و همسرم احضار ما تخم ریزی و همراهی آنها را به طبقه بالا برای تخت.

اکثر شب آنها را بدون اعتراض; دیگران آنها پایکوبی تا clucking مانند یک گله miffed alpacas. پس از یک دوره نا از shenanigans که در آن بیش از یک لکه از خمیر دندان می یابد راه خود را به فرش راهرو آنها لغزش به اتاق خود و صبر کنید برای ما. پوشک و بطری و خواب آلود لبخند و دروس از "مادر" و "دادا" پژمرده به حافظه سال پیش; چشم رول نگرش ناودان درب و "OK Boomers" جایگزین آنها. هنوز در خانه ما یک روال می ایستد: خواندن با صدای بلند با فرزندان ما.

مردم واکنش نشان می دهند در تمام انواع از راه هایی که آنها یاد بگیرند و من به عنوان خوانده شده با صدای بلند برای ما. بیشتر آنها می گویند "ما لازم نیست که زمان برای آن است." من می شنوید! هنگامی که بچه ها رسیدن به سال های نوجوانی و با سرعت از زندگی روزانه فشرده توسط سریع تر از سرعت نور زمان یک ارزش کالا. ما حقه بازی بیش از حد بسیاری از توپ. ما با پوشیدن بسیاری از کلاه. برخی از روزها ما مبارزه به آمده تا برای هوا. مصمم توسط هرج و مرج همسر من و من متعهد به شبانه آیین با صدای بلند بخوانید و از آن بوده است که بیشترین تحقق پدر و مادر تصمیم ما ساخته شده است.

انتقال به خواندن با صدای بلند برای بچه یک شبه اتفاق افتاده. یک روز ما خداحافظی به اژدها از Mull را Fablehaven و جادوگران از رولینگ, هری پاتر, و بعد ما طلیعه J. R. R. Tolkien و نیل گیمن به خانه ما. ناگهان دو تا از بزرگترین مسائل ما مواجه شدند قوام و محتوا.

مشق شب. گروه راهپیمایی. درس پیانو. قدرت قلم. والیبال. لیست در می رود. صدا آشنا است ؟ ما انباشته تقویم گوگل باعث چرخش سر من. پس چگونه ما را شبانه جلسات خواندن اتفاق می افتد ؟ به عنوان کسی که همه-یا-هیچ چیز شخصیت من مجبور به انطباق با غیر قابل پیش بینی از برنامه های ما. زندگی ما در حال گیج کننده باشد. گاهی اوقات بسکتبال تمرین اجرا می شود دیر است. در مناسبت دبیرستان جاز عملکرد ما را نگه می دارد از راه گذشته ما خواب. اهداف و انتظارات تکامل بر اساس این هفته. هدف ما به عنوان خوانده شده به بچه سه شب در هفته. اگر ما دستیابی به آن از نظر ما این هفته برای موفقیت; اگر ما نمی ما به بعدی حرکت می کند.

من قلم جوان, بزرگسالان کتاب در دسترس نباشد و رفت و مستقیما به داستان بزرگسالان. با داستان بزرگسالان, شما می توانید محتوای بزرگسالان. آماده می شود! حرکت صعودی از خواندن بزرگسالان موضوع است که این فرصت را به شرکت در معنی دار گفت و گو با خود و در موضوعات مختلف. ما در مورد فقر و نژاد پرستی و تبعیض جنسی, همجنسگرا ستیزی و فساد در دولت, مهاجرت و بی خانمانی قلدری ، این کتاب ما را در یک موقعیت منحصر به فرد به یک در یک گفتگو در مورد مسائل مهم جهان مواجه و جوانان ما امروز. این را قادر می سازد آنها را به شرکت و سوال در یک محیط امن.w

من می دانم که من "چرا" اما آنچه انگیزه من برای ادامه این روال زمانی که بسیاری از همسالان ما رها شده است ؟ به عنوان یک پدر که با این نسخهها کار ساعت های طولانی لذت می برد اضافی مطابق معمول می توان او را. آن را بخشی از روز او carves به تمرکز بر روی هر یک از بچه ها به صورت جداگانه. همچنین باد بزرگ ... او لذت می برد آن بیش از حد!

به عنوان بچه ها را سرپرستی سلیقه خود او اتخاذ کرده است بیشتر نوجوانان-led رویکرد به انتخاب متن. زمانی که دختر ما در زمان علاقه وحشت او پیشنهاد کرد شلی فرانکشتاین به عنوان یک پتانسیل پدر-دختر, کتاب انتخاب کنید. فرانکشتاین تراز وسط قرار دارد با منافع و ارائه او یک طعم و ترسناک کلاسیک در ادبیات. بنابراین آنها نه از طریق داستان فراموش نشدنی از ایجاد جاه طلبی و از خود بیگانگی. او توصیه می شود تالکین هابیت به پسر بزرگتر ما زمانی که این کتاب منتشر شده در فرهنگ عامه سینمایی خود را پس از انتشار در سال 2012. به عنوان یک در حال ظهور فن Dungeons & Dragons و آر پی جی من ارشد موافقت کرد.

سرگرم کننده واقعیت: من همسر می کند با شکوه شخصیت صدای.
سرگرم کننده واقعیت: او هرگز متوقف و با استفاده از آنها را هنگامی که کودکان از آن مرحله و دیگر آنها را در بر داشت ،

اجازه بدهید به شما بگویم صداها و لهجه نشستم صفحات هابیت. این کتاب ارائه شده به او فرصت کافی برای استفاده از برتر خود اقدام صدا استعدادهای. فقط از فرزندان من است. آنها به شما بگویم.

توجه داشته باشید جانبی: هابیت یکی از دو کتاب اختصاص داده شده به فرزند ارشد خود را برای تابستان 2019 دانشجوی سال اول لیست خواندن. خوشبختانه برای او مواد آشنا بود چرا که پدر او را خوانده بود آن را به او. همه او تا به حال انجام بود نگاهی دقیق تر, تم نقوش و ساختمان جهان.

شوهر من باعث می شود خواندن-alouds سرگرم کننده برای کودکان است. آن را یک "تجربه."

در حالی که من می خواهم به آن لذت ببرید تا آنجا که من شوهر می کند و من با صدای بلند بخوانید استراتژی تمرکز بیشتر بر روی واژگان و یادگیری و همدلی است. علاوه بر این من طیف وسیعی از صداها و لهجه های رقت انگیز است محدود است. اما من بیان به اندازه کافی به خاطر من جوانترین پسر می گوید: "تن خود را تسکین دهنده است." خوب است—من به شما اجازه شوهر من فراموش اقدام صدا.

ما شده ایم خواندن با هم برای سال های بسیاری در حال حاضر. من یک چسبندگی عالی بر روی من' واژگان. زمانی که ما در سراسر تلو تلو خوردن یک کلمه نا آشنا من از آنها بخواهید اگر آنها می دانند که معنای آن. اگر آنها نمی, من بپرسید اگر آنها می تواند استنباط آن را با استفاده از زمینه سرنخ. معمولا آنها درک معنی از متن. هفته گذشته جوانترین پسر من استفاده از کلمه مجموعهای در مکالمه به عنوان اگر آن را یک کلمه مانند اپل و یا چمن. من دروغ نمی گم: آن را غلغلک من به کشف او خود را با استفاده از واژگان جدید.

من به عنوان خوانده شده-alouds سریع بحث; و یا به جای من مصرانه از فرزندان من به فکر می کنم در مورد مواد. آیا آن را درک کنم ؟ آیا آنها سوالی دارید ؟ آیا افکار خود را در X, Y و Z? من می خواهم آنها را به حفاری های عمیق. زمانی که آنها میانه درجه خوانندگان من در خواست خلاصه داستان هنگامی که من به پایان رسید به عنوان توجه خود را زیرفشار. من با استفاده از این خلاصه ها برای شناسایی چقدر زمان آنها صرف فعالانه گوش دادن. در حال حاضر که آنها مسن تر هستند خوانندگان من مطرح بیشتر اشاره کرد و به پرسش.

من فرزند سوم و من به عنوان خوانده شده گولدینگ را ارباب مگس ها با هم. آن را کهنه با واژگان دشوار و پر پیچ و توصیف اما در آن هسته آن را در مورد انسان ضربه به سمت وحشیگری. پسر من توجه هرگز مشکلاتی روبرو حتی در دشوار صحنه است. او نمی توانست درک کنند که چرا پسران تبدیل شده ، چگونه تا به حال ترس و ناامیدی رانده و آنها را چنین به پایان می رسد ؟ ما داشتند حرف زدند زیادی در مورد آن. خواندن باعث می شود کودکان (و بزرگسالان!) بیشتر همدلانه تر به متنوع از ديدگاه و عاقل تر. من شاهد این به عنوان پسر من هضم ارباب مگس.

من و من مورد بحث جامعه و کلاس در این غیر خودی جامعه و هویت در قبرستان کتابو کنترل و قدرت در Ender s Game. ما وقت سفر به دوره های مختلف قاره ها و جهان است. ما باید خواندن اشعار, خاطرات, غیرداستانی و داستان.

در ماه گذشته ما بسته بندی شده چند ده جعبه با کتاب ها و ذخیره آنها را در اتاق زیر شیروانی. من ریختن اشک چند قبل از من ضبط تا آخرین جعبه از کتاب هیئت مدیره. شب بخیر ماه طول می کشد در جدید اهمیت در حال حاضر. قبل از اینکه طولانی, من خداحافظی به پسر ارشد من به عنوان او را برای کالج.

Nesters خالی گفت: "از آن لذت ببرید چرا که آنها رشد بیش از حد سریع است." قبل از من تا به حال بچه من خندیدند که در آن احساسات. از آن آسان بود به می گویند پس از این واقعیت من درست است ؟ روز احساس ، ساعت علامت های کاهلی در حالت. حالا که بچه ها همسر من درک می کنم.

این از آن است. به زودی آنها باید زندگی خود و فرزندان خود را, و من هرگز خود را اصلاح سال جوانتر. بنابراین من به لذت بردن از هر ثانیه از سال های نوجوانی. من و همسرم را به عنوان خوانده شده با آنها را به عنوان آنجا که ممکن است دلیل آن یکی از راه های بسیاری از ما عشق ما کودکان است. زمانی که آنها به عقب نگاه در این سالها من امیدوارم که آنها به یاد داشته باشید شب ما صرف خواندن خنده و عشق.

من امیدوارم که آنها به یاد داشته باشید ما همیشه #readaloudstrong.



tinyurlis.gdv.gdv.htclck.ruulvis.netshrtco.de
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن