آلزایمر را به سرقت برده و رابطه من با مادرم

حسن نیت ارائه میدهد از کتی پارسونز من آرزو من می خواهم شناخته شده از یک دهه پیش که بیماری آلزایمر بود در مو

توسط ETELARESANKHABAR در 21 اردیبهشت 1399
Alzheimers-Stole-My-Mother-1
حسن نیت ارائه میدهد از کتی پارسونز

من آرزو من می خواهم شناخته شده از یک دهه پیش که بیماری آلزایمر بود در مورد به سرقت رابطه من با مادرم.

بازگشت در روز مادر سال 2010 من نشسته در سراسر از مادر من در یکی از fanciest غذاهای صبحانه مکان در شیکاگو است. در آن زمان من یک مادر تنها زندگی و کار در شیکاگو حلقه منطقه با دو سال. هر جمعه مادرم در زمان قطار از ایندیانا به صرف روز با نوه اش و کاهش هزینه مهد کودک.

این خاص روز آخر هفته من تا به حال خواسته مادرم به اقامت از طریق پنج شنبه. ایده داشتن او همه به خودم در روز آخر هفته بیش از حد فوق العاده به تصویب است.

من تا به حال بودجه کافی برای یک پرستار بچه و مادر من به یکی از مورد علاقه ما شیکاگو نقاط: شاو خرچنگ ، من شده است که مایل به سعی کنید شاو معروف صبح روز یکشنبه در صبحانه برای ماه می باشد. این به نظر می رسید مانند زمان مناسب و فرد مناسب. چند بار من در سراسر جدول در من مادر خوشحال به نوشیدن قهوه با دخترش در چنین علاقه داشتن به جای آن احساس واقعا رضایت بخش است.

Alzheimer's Stole My Relationship With My Mother
حسن نیت ارائه میدهد از کتی پارسونز

من اصرار بر پرداخت که صبحانه لایحه در برابر مادرم اعتراض و من احساس یک تغییر دائمی اتفاق می افتد در روابط ما. ما در نهایت همسالان.

این احساس به ویژه انجام, از آنجا که ما تا به حال هرگز زمانی که من بزرگ شدم. او یک پرورش, مادر,,, مطمئن, اما ما فاقد مادر و دختر جرقه است که به نظر می رسید به رسم بسیاری از دوستان و مادران آنها به هم نزدیک است.

من نمی صحبت کردن با او در مورد پسران. من نمی صحبت کردن با او در مورد رابطه جنسی. من به او بگویید زمانی که من در حال سقوط بود با دوستان. من مدل لباس بود که بعد از مدرسه خرید من در هوی و هوس با پول خودم از یک شغل پاره وقت. پس از دیدن آن مادرم با خوشحالی گفت: "من می خواستم برای کمک به شما انتخاب کنید که بیرون!" من به یاد داشته باشید احساس شگفت زده کرد.

سریع به جلو به سال 2010: شاید به عنوان دوستان و مادران خود در حال رشد بودند از هم جدا من و مادرم بودند و در نهایت گرفتن شانس ما در اتصال است. زمان بندی شد و در نهایت درست است.

تا آن نبود.

در ماه مارس 2019, مادر من رسما مبتلا متوسط بیماری آلزایمر پس از سالها کاهش است. پنجره زمان که من فکر کردم که قرار بود به دهه های طولانی در آن روز صبح در سال 2010 بود و در واقع فقط چند سال کوتاه.

رکود ذهن

Alzheimer's Stole My Relationship With My Mother
حسن نیت ارائه میدهد از کتی پارسونز

من برای اولین بار متوجه شد که مادر من بود, اقدام عجیب و هنگامی که او آمد به دیدار پس از تولد از جوانترین دختر در سال 2014. پس از آن من در زندگی در فلوریدا — ازدواج با پنج فرزند زیر سقف من از طریق یک ترکیب ازدواج. مادر من نبود معمول شامپانی خود و به نظر می رسید کوتاه و آشفته با فرزندان من است. او در یک پیاده روی با جوانترین من یک روز و به نظر می رسید حتی نمی دانند که چگونه از آن اتفاق افتاده است.

بازدیدهای بعدی نشان داد همان رفتار عجیب و غریب, با افزایش شدت. من می دانستم که چیزی اشتباه بود اما بسیار دور تلاش برای صحبت کردن با پدرم در مورد آن.

روابط عمومی پروژه در زمان من به سان فرانسیسکو در سال 2016. مادر من در پرواز به اویختن با بچه ها و کمک به شوهر من در حالی که من رفته بود. با اولین روز از سفر من, شوهر من پیامک به من می گویند که مادر من با داشتن یک زمان سخت. او به نظر می رسید اشتباه نگه داشته و درخواست زمانی که او در حال رفتن به خانه است. با او نشسته چمدان را در اتاق نشیمن, درخواست زمانی که پدرم قرار بود به "انتخاب کنید او را." او به نظر می رسید شادترین ظروف انجام اما فقط نگه داشته و انجام آنها را بیش از و بیش از, عذرخواهی به شوهرم که او "احتمالا انجام آنها اشتباه است."

Alzheimer's Stole My Relationship With My Mother
حسن نیت ارائه میدهد از کتی پارسونز

وقتی که من خانه را به "روز نجات" او خیلی بهتر برای من. من صرف بسیاری از روز باقی مانده تلاش خود را برای تعامل با بچه های من که او می خواست چیزی برای انجام با. این سخت بود برای من و بچه ها که اغلب به جلو نگاه به این بازدیدکننده داشته است خود را از احمقانه, مادر بزرگ سالی. ما به آنها گفتم که مادر بزرگ فقط نیاز به برخی از فضا و احترام به آن است.

این امر می تواند یکی دیگر از سه سال قبل از او آلزایمر تشخيص رسمی با احساسات در اوج تمام وقت بین من و برادران من و بابا و مامان من خودش.

هر چند آن را نیش زده, داشتن یک نام برای آنچه که ما تجربه به عنوان یک خانواده و یک راه درمان تسکین بود. تنش سوال "چه باید کرد, در مورد همه این?" شده بود پاسخ داده است. آن را در حال حاضر زمان به آموزش خود را.

من نمی دانم که آلزایمر می کشد

Alzheimer's Stole My Relationship With My Mother
حسن نیت ارائه میدهد از کتی پارسونز

همانطور که من شروع به تحقیق بیشتر در مورد زوال عقل و بیماری آلزایمر به طور خاص متوجه شدم بسیار سریع است که آنچه من فکر کردم من می دانستم که در مورد این مشکلات بود بسیار محدود است. تعجب برای اولین بار بود که آلزایمر یک شکل از زوال عقل — شایع ترین -- اما نه همه بیماران مبتلا به زوال عقل رنج می برند از بیماری آلزایمر.

دوم وحی تکان دهنده بود که آلزایمر می کشد. من همیشه فکر می کردم این فقط یک حافظه-stealer یک بی رحمانه تغییر ناگهانی از پیری اما نه یک علت واقعی مرگ است. من اشتباه بود.

آلزایمر ششمین علت مرگ و میر در ایالات متحدهبا توجه به مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری. بیشتر آمریکایی ها می میرند به طور مستقیم از آلزایمر از پستان و سرطان پروستات در ترکیب با توجه به انجمن آلزایمر.

Alzheimer's Stole My Relationship With My Mother
حسن نیت ارائه میدهد از کتی پارسونز

یک مطالعه از مرکز پزشکی دانشگاه راش پیش بینی کرد که تا سال 2050 بیش از 13 میلیون آمریکایی را مبتلا به آلزایمر و یا دیگر شکل زوال عقل است.

امید به زندگی برای یک فرد مبتلا به آلزایمر را تا حد زیادی متفاوت است. بیمارانی که از لحاظ جسمی سالم که بیماری آلزایمر تشخیص داده می شود می تواند زندگی می کنند تا 15 یا حتی 20 سال است.

راه که آلزایمر می کشد که به تدریج خاموش کردن بخش هایی از مغز در طول انحطاط روند. در نهایت این بیماری خاموش و چیزی که مهم است به اندازه کافی برای عملکرد بدن به کشتن فرد.

مادر من تنها 65 در زمان تشخیص او اما به اعتقاد ما او حداقل پنج سال به این بیماری است. بدن او سالم است با عادی انحطاط برای سن او. شتاب سریع بیماری او به این معنی است که ما رو به پتانسیل واقعی این بیماری بودن چیزی است که طول می کشد زندگی خود را.

من نمی دانم آلزایمر را بکشند — و می کند.

آنچه من در حال حاضر انجام

Alzheimer's Stole My Relationship With My Mother
حسن نیت ارائه میدهد از کتی پارسونز

برای من علم به این که مادر من است زوال عقل درست مثل مادر خود را به حال ترسناک است در سطح شخصی.

چقدر زمان دارم تا زمانی که این می آید ضربه زدن بر روی درب ؟

برخی از مطالعات نشان می دهد که استرس بالا در میانسالی می تواند در مراحل اولیه بیماری آلزایمر. دیگران می گویند نوشیدن قهوه آن را نگه می دارد در خلیج. دیگران سوگند یک رژیم غذایی مدیترانه ای.

وجود ندارد و روشن پاسخ برای جلوگیری از آلزایمر و درمان است.

من اغلب تعجب می کنم اگر من می دانم خود من نوه. اگر من زمان — شناختی زمان با آنها.

من تعجب می کنم که در مورد دستاوردهای زندگی خود من است. آیا باید زمان را به پایان برساند همه از افکار من با شتاب در فتوکپی یا نیمه نوشته شده در Google Docs? من ترک میراث کلمات است که باعث می شود من افتخار? من گذراندن لحظات در زندگی من عاقلانه ؟

من کمتر بخورید غلات و بیشتر چربی های سالم. من هر روز ورزش. من می گویم "نه" به کار نیست که آتش روح من. من ارزش آرام و غیر مولد وقت با خانواده ام. من چیزهای جدید را امتحان کنید حتی اگر آنها من را بترساند. من می گویند "من شما را دوست دارم" و "من متاسفم" بیشتر است. من اجازه رفتن از نارضایتی به سرعت. من مجله مورد قدردانی است.

Alzheimer's Stole My Relationship With My Mother
حسن نیت ارائه میدهد از کتی پارسونز

من می خواهم به می دانم که من نوه. من برای مبارزه که در حال حاضر.

به بچه دارو به نظر می رسد به کمک به او را نشانه و اکثر روزها او بسیار خوشحال است. خانواده ما تنظیم به حالت عادی عزادار در راه خود ما.

معدن و اندوه برای چیزهایی که هرگز اتفاق افتاده است — برای تمام روز مادر brunches از آینده است.

اما در آن غم و اندوه است و خود تحقق. من همین حالا هم که من فکر می کنم من انجام دهد. در حال حاضر زمان برای گفتن چیزهایی برای نوشتن کلمات به آغوش مردم و در آغوش سلامت.

زمان نیست, منابع تجدید پذیر — و این لحظه ای است که مهم است.



tinyurlis.gdv.gdv.htu.nuclck.ruulvis.netshrtco.detny.im
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن