20 سال پیش در یک تصادف جدی در زمان دور من ارشد سال — و من باید مشاوره برای کلاس 2020

adamkaz/گتی به عنوان ایالت نیویورک در میان بسیاری دیگر دریافت این خبر که مدرسه نمی خواهد سر در فرد احساسات

توسط ETELARESANKHABAR در 25 اردیبهشت 1399
class-of-2020-trauma
adamkaz/گتی

به عنوان ایالت نیویورک در میان بسیاری دیگر دریافت این خبر که مدرسه نمی خواهد سر در فرد احساسات مخلوط سیل افکار ما است. چگونه ما روند این اطلاعات اجازه دهید به تنهایی فرزندان ما را در درک ؟ بسیاری از ما هرگز تجربه این سطح از ترس و تردید و ناامیدی در زندگی ما است. بنابراین من این را می گویند به همکار من نیویورکی — و هر کس دیگری که احساس می کند مانند آنها گیر کردن در دریا در یک گرداب پر سر و صدا از احساسات است.

به همه کودکان و معلمان و پدر و مادر که تا پایان این سال تحصیلی را بدون هیچ گونه بسته شدن: من احساس می کنم شما.

من احساس می کنم و به طور کامل گوش شما پدر و مادر; شما تعجب اگر شما در حال انجام بهترین خود را. شما تعجب اگر شما به اندازه کافی خوب خانه-معلم و پدر و مادر در حالی که شما به طور همزمان حقه بازی کار شام و تصفیوی کف آشپزخانه برای چهارمین بار امروز.

من احساس می کنم برای کسانی که شیرین کودکان پیش دبستانی که نه به طور کامل درک آنچه در جریان است در این جهان و آنها فقط می خواهم برای قرار دادن در پایان خود را از سال بازی. من احساس می کنم برای کلاس پنجم دانش آموزان خواهد شد که دست خود را به آخرین روز زمینه, پنجم, رقص و حرکت تا مراسم. من احساس می کنم برای کلاس هشتم که نمی خواهد بود قادر به ثبت نام در سالنامه حمام افتاب گرفتن در نور گرم خورشید در نیم روز و حضور در جایزه خود را و حرکت تا مراسم. من احساس می کنم برای همه کودکان, آرزوی خود را برای دیدن دوستان و معلمان خود را دوباره.

من احساس می کنم برای همه معلمان که در حال بازنشستگی در این سال; آنها دیگر فرصتی برای در آغوش دانشجویان و اعضای هیئت علمی که تبدیل شده اند ، مدرسه برای بسیاری از معلمان شد خانه دوم. من احساس می کنم همه از معلمان که به آغوش خود سالمندان دبیرستان که سوار خواهد شد در آینده نقطه عطف بزرگ در زندگی است. علاوه بر این من گریه برای سالمندان دبیرستان که نمی توانید به با خوشحالی اعلام می کند که در آن آنها خواهد بود حضور در دانشگاه و یا این فرصت را به ارسال دبیرستان خود را در نظر دارد. من گریه بیش از چگونه ما بزرگسالان جوان را دست در خاطرات خود از مدل و تنظیم پا در زمین فوتبال برای فارغ التحصیلی برای آخرین بار.

من گریه برای شما دلیل این که بیست سال پیش من احساس درست مثل شما. همین مه شب در سال 2000 زمانی که من خریداری من مدل لباس, من یک مسافر در یک تصادف, ترک من ناقص کوادری پلژی. من به یاد داشته باشید که بیشتر سودا 17 سال سن دیگر قادر به AP امتحانات پس از مطالعه برای ماه ها و ساعت های بی شماری. من هرگز به حضور در ارشد من در مراسم جوایز و شرایط جوایز فرانسوی و آهنگ/صلیب کشور است. من هرگز به پوشیدن من مدل لباس.

من بی حرکت پوشیدن یک هاله بند, تعجب آنچه در آن می خواهم که احساس می کردم به ایستادن در آن مرحله و دریافت این جوایز و رقص شب دور در رنگ زرد کم رنگ ، من هنوز هم باید دوباره اتفاق می افتد در آرزوی این روز در مورد آخرین ماه از دبیرستان; من احتمالا نیاز به فرصتی برای دوباره بسته من تا به حال هرگز.

به عنوان یک مادر از سه فرزند جوان من نزدیک ببینید سردرگمی و غم و اندوه و احساسات کودکان در حال فراگیر در این زمان. من پیشنهاد من آغوش گرم و بوسه گوش گوش دادن و امیدوارم که آن را به اندازه کافی است. قادر به تحقق اهداف خود را در راه است که شما پیش بینی کرده بود افسرده است و هیچ کس نباید باطل احساسات خود را.

اما کودکان, انعطاف پذیر هستند و خواهد آمد از این قوی تر از هر یک از ما می توانست تا کنون تصور است. کودکان خواهد شد یادگیری صبر و درک و حتی بیشتر از همیشه چیزهای کوچک در زندگی مانند ماشین سواری و جمع آوری سنگ و گل. ما سالمندان دبیرستان که پیش بینی پرتاب کلاه خود را به گرم ژوئن هوا خواهد بود تا بزرگسالان قادر به درک مشکلات. آنها را در حال حاضر می دانیم به آغوش زندگی, بزرگترین درس گرفتن هر چیزی برای اعطا و زندگی در زمان حال است.

بله این ناعادلانه است. آن را خسته کننده است, قلب شکستن, و در عین حال زندگی خواهد رفت. همه چیز می تواند بدتر خیلی بدتر. نه فرزندان خود را ممکن است پیدا کردن از بسته شدن در این سال تحصیلی. از سوی دیگر کودکانی که پدر و مادر قرار داده شد و در هواکش و سپس تصویب دور در بیمارستان همه به تنهایی نمی تواند از بسته شدن هر دو.

زمانی که زندگی سختی می اندازد در شما یکی باید بالاتر از آن است. بیست سال پیش من نمی خواهید به رشد یک شبه و بالغ تصمیم گیری برای خودم. من فکر کردم که آن را ناعادلانه بود که من تا به حال برای انتخاب یک مرکز توانبخشی برای خودم به جای انتخاب یک کالج مانند هر کس دیگری. من فکر کردم که آن را ناعادلانه بود که من تا به حال به تصمیم گیری بر زندگی-تهدید جراحی ستون فقرات برای خودم. اما آن را تا به حال به انجام و آن را به من ساخته شده که من امروز هستم.

من خوشبختانه که این بیماری همه گیر روز و می دانم quarantining همه به خوبی. من معتقدم که ما به عنوان پدر و مادر و معلمان می تواند نشان می دهد این کودکان و نوجوانان است که اگر آنها می توانید گذشته این مانع در زندگی, سپس آنها می توانند هر چیزی را انجام دهید.

هیچ چیز در زندگی طول می کشد برای همیشه لطفا برای. پدر و مادر و معلمان اجازه دهید این را تعلیم لحظه.

من جوان و دوستان و پرتو افکندن فردی مثبت و خوش بینی حتی زمانی که وضعیت خاکستری و تنهایی. زندگی را گاهی باید یک آچار پرتاب به آن است. برخی از مشکلات کوچک خواهد بود برخی از خواهد بود عظیم الجثه است. که اولین کار شما زمین را نمی توان به عنوان دلهره آور و هدف رویایی خود را نمی خواهد به عنوان تهدید آمیز از آنجا که شما در حال دشوار است. شما قوی هستند.

هرگز فراموش نکنید شما باید عشق ما و پشتیبانی برای کل سفر. اگر همه ما باید در حال حاضر اجازه دهید همه زندگی در حال حاضر و سپاسگزار برای آنچه که ما باید انجام دهید: این لحظه دقیق است.



tinyurlis.gdv.gdv.htclck.ruulvis.net
آخرین مطالب