نام هایی که با ستاره مشخص شده اند برای محافظت از هویت شما تغییر کرده اند.
اسلاویانسک، شرق اوکراین - اولگا، یک "مادربزرگ" اوکراینی در حالی که برای جشن تولد 89 سالگی خود آماده می شود، گفت: "من دیگر نمی خواهم زندگی کنم."
او در حالی که روسری سنتی دور سرش بسته بود به الجزیره گفت: «در 2 ژانویه 89 ساله می شوم، اما ترجیح می دهم بمیرم.
اولگا در خط مقدم در شرق اوکراین، در شهر مارینکا، نزدیک مرز روسیه زندگی می کند.
این منطقه تحت کنترل دولت در نزدیکی به اصطلاح "خط تماس" است که آن را از مناطق جدایی طلب دونتسک و لوهانسک جدا می کند.
در هفتههای اخیر تیراندازی در اینجا گزارش شده است و به گفته وزارت دفاع اوکراین، گلولههای مسلسل و خمپاره در این نزدیکی در ماههای نوامبر و دسامبر ثبت شده است.
اولگا هر شب صدای تیراندازی می شنود.
"من نمی توانم بخوابم. جنگ بیش از هفت سال است که ادامه دارد. آرام باشید، اما اکنون هر شب صدای گلوله هایی را می شنوم که بر فراز خانه ام پرواز می کنند. می خواهم زندگی ام به پایان برسد."
خانه اولگا با تابلوهایی که درباره تیراندازان و مین ها هشدار می دهند احاطه شده است.
پرسنل نظامی به الجزیره اجازه دادند تا با توجه به خطرات موجود، تنها 20 دقیقه را در منطقه صرف گزارش کنند.
به گفته کی یف، جنگی که در شرق اوکراین در سال 2014 آغاز شد، بیش از 14000 نفر را کشت و باعث بحران گسترده اسکان مجدد شد و تنها آسیب پذیرترین افراد در منطقه جنگی زندگی می کردند.
به گفته سرجان استویانوویچ، رئیس خدمات کمک های بشردوستانه اتحادیه اروپا در اوکراین، 3.4 میلیون نفر در سال 2021 به کمک های بشردوستانه نیاز داشتند.
در حالی که درگیری بدون پایان ادامه دارد، حتی در بحبوحه مذاکرات سطح بالا، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه از سوی غرب متهم شده است که بیش از 100000 نیرو در مرز روسیه با اوکراین جمع آوری کرده است.
او می گوید مسکو حق دارد نیروها را در هر کجا که می خواهد در خاک روسیه مستقر کند و اتهامات مربوط به حمله برنامه ریزی شده را رد می کند. در همین حال، روسیه می گوید که ناتو در حال گسترش به سمت شرق است و می ترسد که این اتحاد به اوکراین نزدیک شود.
با عبور اتهامات از دفاتر ریاست جمهوری از مرزها، حوادث امنیتی از نوامبر تشدید شده است.
در 13 نوامبر، ماشا *، یک دانش آموز 15 ساله، در خانه مادربزرگ خود در روستای نولسکه، همچنین در یک منطقه تحت کنترل دولت، خوابیده بود که با صدای گلوله باران از خواب بیدار شد.
«من دوباره قربانی گلوله باران شدم، درست مانند سال 2014 که جنگ شروع شد. ماشا به الجزیره گفت من همین احساس را داشتم.
تمام روستا ویران شد. مرگی گزارش نشده است، اما ده ها نفر از جمله ماشا و مادربزرگش تخلیه شدند.
این نوجوان اکنون با اقوامش در روستایی نزدیک، چند کیلومتر دورتر زندگی می کند.
اما الان هم هر شب گلوله باران میشنوم. بیدارم میکنه من هر روز صبح خسته به مدرسه می آیم.»
دفتر سازمان ملل متحد برای هماهنگی امور بشردوستانه (OCHA اوکراین) به الجزیره گفت که شهرک سازی در هر دو طرف خط تماس نقاط داغ هستند.
اخیراً حوادث امنیتی در سه شهرک مورد بازدید الجزیره گزارش شده است: Marinka، Nevelske و Piski.
برای نستیا *، 16 ساله، نبردهایی که در نزدیکی نولسک شنیده بود، خاطرات دردناکی را از آغاز جنگ زنده می کند.
او به الجزیره گفت: "من یک خواهر داشتم که به تازگی در سال 2014 به دنیا آمده بود و نه تنها از جان خود می ترسیدم، بلکه از زندگی او نیز می ترسیدم."
حالا که دوباره گلوله باران و تیراندازی را می شنویم، همه سؤالات برمی گردد: آیا زنده می مانیم؟ آیا خواهر کوچک من زنده می ماند؟"
آلنا بوداگوفسکا، سخنگوی مردم نیازمند، یک سازمان غیردولتی خط مقدم، به الجزیره گفت که حداقل 54000 کودک در فاصله 15 کیلومتری (9.3 مایلی) خط تماس در قلمرو تحت کنترل دولت زندگی می کنند.
او گفت: "بیشتر کودکانی که ما از آنها حمایت می کنیم، در فاصله 5 کیلومتری (3.1 مایلی) خط تماس زندگی می کنند و هر هفته یا روزانه صدای گلوله باران را می شنوند."
«کودکان وقتی شب در خانه هستند و هنگام رفتن به مدرسه احساس امنیت نمی کنند. دسترسی به پناهگاه های زیرزمینی در زمان گلوله باران نیز در شهرک های مختلف متفاوت است.
در روستای Novomikhaivka، حدود یک ساعت رانندگی از Pervomaisk، ساکنان به حضور مین ها و گلوله باران عادت کرده اند.
کاتیا، 16 ساله، به الجزیره گفت که در 21 دسامبر هنگام بازگشت از مدرسه ای که داوطلبان اخیراً روی دیوار نقاشی کرده بودند، صدای انفجار را شنید تا به کودکان خردسال آموزش دهند که چگونه در حین بازی در فضای باز از مین ها دوری کنند.
والدین در ترس زندگی می کنند.
الکساندرا و ایوان، به ترتیب 87 و 89 ساله، می گویند که با شنیدن صدای گلوله باران احساس "دلشکستگی" می کنند.
آنها حادثه ای را در آغاز جنگ به یاد می آورند که تنها پسرشان به سختی از حمله به خانه شان جان سالم به در برد.
الکساندرا می گوید: «این روزها صدای گلوله باران شدید روستای پیسکی را می شنویم، زیرا ما در آن سوی همان مزرعه زندگی می کنیم.
خانه آنها در نزدیکی روستای Vodiane، در خط تماس است.
در اواخر نوامبر، پیسکی مورد اصابت گلوله و گلوله قرار گرفت. ایوان و الکساندرا صدای حمله را از خانه خود شنیدند.
آنها به خانه دوستان ما شلیک کردند. حتی توالت هایشان را هم تخریب کردند. مردم مجبور بودند شب را در زیرزمین پنهان کنند. آنها گفتند: «روزی را به یاد آوردیم که پسرمان نزدیک بود در آنجا بمیرد و وحشت کرده بودیم.
ما بی سوادیم، از جنگ جهانی دوم و قحطی شوروی در سال 1947 جان سالم به در بردیم. فکر می کردیم نمی ترسیم.
«اما در حال حاضر ما هر شب قبل از خواب دعا میکنیم و دوباره صبح میخوانیم زیرا از زنده بودن خوشحالیم.
[ad_2]
مقالات مشابه
- لیفت سانترال لب و هر آنچه که در مورد لیفت لبباید بدانیم
- صفحه اصلی تورهای: در داخل یک $30 میلیون لا با 75 پا استخر بی نهایت مشرف به شهر
- آیا استراتژی دروازه جهانی اتحادیه اروپا می تواند با پکن رقابت کند؟ | اتحادیه اروپا
- ترسناک مامان صحبت می کند به عقب است که ما به آن نیاز ترین!
- نه دلیلی که چرا داشتن اسباب بازی عالی کافی نیست
- چرا اسباب بازی من بهتر از شماست
- 8 مرسوم کراوات رنگ قطعات است که حتی خود را راحت ترین لباس نگاه راه کولر
- پنج پیشبینی در جامپینگ بادی در 2023
- عمه Jemima نام تجاری اذعان نژادپرستانه ریشه و تغییر خواهد کرد
- یونان افراد مسن واکسینه نشده را با جریمه ماهانه مجازات می کند اخبار همه گیر ویروس کرونا